آنچه مهمترین مدرک و گویاترین سند یک جنایت وسیع و گسترده و خطرناک بین المللی است کتابی است که با نام ” اسرار سازمان مخفی یهود ” به گردآوری ژرژ لامبلن چاپ و منتشر شد و به زبان انگلیسی the protocols of the learned”Elders of zion مشهور است…
قبل از آغاز مقاله اصلی تعریفی جالب از پروتکل های بزرگ صهیون قرار داده که تکه هایی از آن را برایتان قرار داده ایم : [«پروتکل بزرگان صهیون» یا «پروتکل بزرگان یهود»، بدنامترین اثر یهودستیزانه عصر مدرن است که به طرز وسیعی توزیع شدهاست. امروزه نیز دروغهای این کتاب در باره یهودیان که بارها و بارها رد شده اند همچنان بویژه از طریق اینترنت پخش میشود. افراد و گروههایی که از «پروتکل» استفاده کردهاند، همگی هدفی مشترک را دنبال میکنند: اشاعه تنفر از یهودیان.]
[پروتکل بزرگان صهیون یا پروتکل بزرگان یهود سندی جعلی است که مقصود از نگارش آن، ترسیم یهودیان به عنوان توطئهگران در سطح جهانی است.[۱] این کتاب جعلی در ۲۴ فصل یا پروتکل، که گفته میشود خلاصه مذاکرات ملاقاتهای رهبران یهودی است، به «نقشههای پنهانی یهودیان» برای حکومت بر جهان از طریق دخل و تصرف در اقتصاد، کنترل رسانههای همگانی و دامنزدن به اختلافات مذهبی پرداختهاست. مدرکی قانع کننده وجود دارد که «پروتکل» جعلی و یک «سرقت ادبی ناشیانه» است.]
میبینید که چگونه سعی در توجیه اعمال این قوم شیطانی دارند ، فرض را بر این میگذاریم که این کتاب سراسر دروغ و فرافکنی است ، آیا اعمال و رفتار صهیونیست ها با مردم جهان غیر از آن چیزی است که در این کتاب آمده ؟بهرحال کاربران مراقب سایت ویکی پدیا و از این دست منابع آزاد باشند…
اما…
این کتاب ( اسرار سازمان مخفی یهود ) با آنکه در ایران لااقل دوبار منتشر شد ( بکبار به ترجمه مصطفی فرهنگ و بار دیگر با نام مستعار ” ترجمه : ر.ش.” ) و اخیراً با نام ” صهیونیسم چه میخواهد؟ ” برای سومین بار ( و متاسفانه مثل تقریبا، تمامی کتابها و نشریات راجع به صهیونیسم بسرعت نایاب شد و این داستان در مورد این کتاب در سراسر جهان اتفاق افتاده است ) در واقع انگار ، دست پنهان و نیرومند صهیونیسم با ایادی فراوان و مرموز خویش همه جا سعی در گم کردن این ردپا دارد و بهمین دلیل ، چاپ مجدد این سند معتبر و نقل و شرح آن از جای ویژه ای در افشاگری نسبت به صهیونیسم برخوردار است و بر ناشران مسئول و حتی گردانندگان جمهوری اسلامی است که این کتاب مهم را در همه ابعاد بهمه طرق ممکن به دست مردم برساند.
به همین دلیل در محدوده این مقاله ، سعی میشود که بعضی قسمت های این کتاب به دلیل اهمیت فراوانی که دارد نقل شود تا جزیی از توطئه های خطرناک صهیونیسم را نشان دهد و برای پرهیز از اطاله کلام از تفسیر شرح آن نیز خودداری میگردد :
” مقدمه مترجم فرانسه : … در این کتاب بطور وضوح افکار یهودیان فاش شده و نشان میدهد که چگونه اولاد اسرائیل با تشکیل مجامع مخفی و فساد جامعه و ترور ، موجبات حکومت خود را در دنیا فراهم می سازند… نتیجه تحقیقات دقیق و مشاهدات منطقی روزانه ثابت میکند که یکی از علل بدبختی نوع بشر و ناملایمات ناشی از جنگها ، یهودیان صهیونیسم بوده اند.
در روسیه این کتاب چندین مرتبه چاپ شده ولی بنظر میرسد که اولین چاپ آن در سال ۱۹۰۲ بوده که بزودی نایاب شده وعلت آن این بود که یهودیان فوراً آن را خریده و یا ضبط کردند…
مجامع صهیونی ها در سال ۱۸۹۷ انجمنی تشکیل دادند و در آن انجمن تصمیماتی گرفتند و صورت جلسه ای تهیه کردند و نام آن را پروتکل گذاردند.این صورت جلسه ها بعلت آنکه اغلب صهیونی ها زبان عبری را خوب نمی دانستند به فرانسه تهیه میشد و در سال ۱۹۰۱ کشف گردید. با مطالعه و تشریح پروتکل ها و مقدمه هایی که بر آن نوشته شده ، سه نکته اساسی در آنها مشاهده میشود:
۱ – انتقاد فلسفی از اصول آزادی خواهی و توصیف رژیم مطلقه و استبداد
۲ – طرح نقشه نبرد اجتماعی بمنظور اطمینان یهودیان برای حکومت مطلقه در عالم
۳ – پیشگویی بمنظور اجرای نکات اساسی نقشه یهود
فصل اول
برای حکومت بر یک عده و حصول نتیجه ، با زور و ترور بهتر میتوان به مقصود رسید و برعکس از مباحثات علمی و منطقی نتیجه ای حاصل نمیشود … طبق قانون طبیعت حق با زور است و آزادی سیاسی فقط توهمی است و اصولاً وجود ندارد… امروز قدرت طلا ، جانشین قدرت حکومت های آزادی خواه شده است … وقتی که حکومتی ، بر اثر نزاعهای داخلی در مقابل فشار های خارجی ضعیف شد برای درمان درد او داروئی یافت نخواهد شد و حکومت سرمایه که کاملاً در دست ماست ، سلاحی خواهد بود که خواه ناخواه همه مجبور خواهند بود در مقابل آن سر تعظیم فرود آوردند … سیاست ، هیچ وجه اشتراکی با اخلاق ندارد ، حکومتی که بخواهد با اخلاق اداره شود، حکومت سیاسی نیست و بلاخره قدرت خود را از دست خواهد داد . کسی که میخواهد حکومت کند ، باید به مکر و حیله و فریب و دورویی متوسل شود … ما در مقابل خود نقشه ای داریم که روی آن مسیر خطرناکی تعیین شده و با طی این مسیر خطرناک ، بایستی آثار چندین قرن دیگران را منهدم سازیم. برای تهیه وسائلی که ما را به مقصود نائل سازد، بایستی از بی غیرتی و بی ثباتی افراد اجتماع و عدم اطلاع افراد بشرایط زندگی راحت و آسوده استفاده کرد … ما نبایستی از تولید هیچگونه فساد و انجام هیچگونه مکر و تزویر و خیانت که ما را بسوی هدف نزدیک نماید ، هراس داشته باشیم… کلمات آزادی و برابری(شعار فراماسونری) کلماتی هستند که از روزگاران قدیم از زبان ما منتشر شده و توجه ملل را به آن معطوف داشته ایم … اینها کلماتی هستند که بوسیله آنها ، مامورین ما عده بسیاری را با شوق و شعف به زیر بیرق ما فرا خوانده اند و در عین حال همین کلمات ، در حکم کرمهایی هستند که ریشه راحتی و آسایش کلیه ملل غیر یهودی را خورده و فاسد کرده و همه جا صلح و آرامش و اساس قدرت حکومت ها رو متزلزل کرده است و خواهید دید که همین کلمات موجبات فتح و پیروزی ما را فراهم خواهد نمود… اساس حکومت اشرافی که ما در نظر داریم ، بر دو اصل اس : اصل اول ثروت است که بوسیله ما تولید میگردد و اصل دوم علوم است که از طرف دانشمندان و زعمای ما در آنها تتبع میشود …
فصل دوم
… عمال ما در تمام مناطق وجود دارند و برای آنها هیچ مرز و حدی وجود ندارد … طبقه روشنفکر با اطلاعات و اکتشافات خود ، بدون اینکه به نتیجه قطعی و منطقی آنها توجهی داشته باشند فخر و مباهات خواهد کرد و تمام اطلاعات علمی را که خود ما مطابق میل خودمان در اختیار انها گذارده ایم بموقع اجرا در خواهد آورد … به پیشرفت هایی که خودمان در راه داروینسم و مارکسیسم در نیچه ایسم ایجاد نموده ایم توجه کنید خود ما لا اقل نمی توانیم منکر این پیشرفت ها باشیم … مطبوعات ، نماینده آزادی بیان و افکار عمومی است ولی دولت ها نتوانسته اند از این قدرت استفاده نمایند و این قدرت در دست ما افتاده است. بوسیله همین مطبوعات است که در حالیکه در حاشیه تاریکی قرار گرفته ایم به آنچه در روشنی میگذرد توجه داریم و نفوذ خود را بدست آورده ایم. با کمک همین مطبوعات است که طلا بقیمت سیل خونها و اشکهایی که ناچار به ریختن آنها بوده ایم ، در دست ما انباشته شده است.
فصل سوم
برای اینکه اشخاص جاه طلب را وادار کنیم که از قدرت خود سؤاستفاده کنند، در مقابل هر قوه ای ، قوه مخالفی ایجاد میکنیم و در عین حال اینطور جلوه میدهیم که تمایلات هر دو قوه ناشی از آزادی خواهی و علاقه به استقلال است. برای رسیدن به این هدف از کلیه وسائل استفاده می کنیم و تمام احزاب را مسلح میسازیم و هدف این جاه طلبان را روز به روز تقویت می کنیم و کلیه مناطق حکومت دولت ها را به صحنه های مبارزه تبدیل می نمائیم و با توسعه دامنه اغتشاش و بی نظمی ، وسائل تولید عدم اعتماد را در همه جا فراهم می سازیم… پیشرفت قدرت ما ، منوط به ایجاد قحطی نزد دیگران و تضعیف کارگران است و چون تمام کار ها با اراده ما انجام میشود ، آنها هیچ قدرتی برای مخالفت با اراده ما نخواهند داشت… در شرایط حاضر ، جریان علم اجتماعی را طوری ترتیب داده ایم که ملت کورکورانه گفته های چاپ شده دیگران را مطالعه نموده و بر اثر افکار غلطی که به او تلقین شده و او را جاهل با آورده بر ضد کلیه شرایط محیط قیام می نماید و در نتیجه بحران اقتصادی شدیدتر میشود که منجر به توقف بورس و تزلزل کارهای صنعتی می گردد … کلمه ” آزادی ” اجتماعات انسانی را بجنگ بر ضد هر قدرت و مقام ، حتی مخالف قدرت خدا و طبیعت تشویق میکند و برای این است که باید بگوییم در قاموس انسانیت ، این کلمه اساس خشونت و وحشیگریها را تشکیل میدهد و توده ملل را بحیوانات درنده تبدیل می نماید…
فصل چهارم
چه کسی می تواند یک قدرت مخفی را از بین ببرد؟ این قدرت مخفی قدرت ماست. فراماسونری خارجی فقط بمنظور مخفی نگاه داشتن نقشه های ماست و شعاع عمل و طرز اجراء این قدرت مخفی و محل اجراء آن همیشه بر ملت پوشیده است … ما باید ایمان مذهبی را ریشه کن نمائیم. ما باید از مغز عیسویان ، ایمان به مبدأ الهی را خارج و به جای آن ارقام محاسبات و موضوعات مادی را جایگزین سازیم و برای اینکه عیسویان وقت تفکر و تجربه نداشته باشند باید افکار آنها را با صنعت و تجارت پریشان نمود تا تمام ملل در صدد منافع خصوصی خود برآمده و برای اغراض شخصی مبارزه نموده و توجهی به دشمن مشترک خود نداشته باشند.
فصل پنجم :
ما در تاریکی ایستاده و مراقب اعمال دیگران که در روشنایی انجام میشود هستیم. برای دنیا چه فرق میکند که حاکم آن رئیس کاتولیک ها باشد یا پیشوای مستبد صهیونی ؟ ولی برای ما که ملت منتخب هستیم بی تفاوت نیست ، اگر یک مرتبه مسیحیان دنیا متحد شوند ، ممکن است برای مدتی بر ما حکومت کنند ولی ما در اثر تخم نفاقی که در اعماق قلوب آن ها پاشیده ایم از این حیث در امان هستیم و ریشه این نفاق به هیچ وجه نمی توان از دلهای آنها کند…پیغمبران به ما گفته اند که ما از طرف خدا انتخاب شده ایم برای اینکه بر دنیا حکومت کنیم و خداوند به ما نبوغی داده که میتوانیم به هدفی که داریم برسیم….
برای جلب افکار عمومی باید طوری با افکار مردم مبارزه کرد و حواس آنها را مغشوش نمود و اطراف و جوانب با حرف های مختلف آنها را محاصره کرد که در سیاست بهتر است اضهار عقیده نکنند…
به جای حکومت های مختلف فعلی ، حکومت های وحشت انگیزی ایجاد خواهیم کرد به نام ” حکومت عالی ” که دست های این حکومت هر طرف مثل انبر دراز شده و تشکیلات آن بقدری با عظمت خواهد بود که سایر ملل چاره ای جز اطاعت از آن نخواهند داشت
فصل ششم
بایستی سفته بازی را که به منزله رقیب صنعت است تقویت نمود چون بدون سفته بازی ، صنعت ، سرمایه های فردی را چند برابر نموده و کشاورزی را اصلاح کرده و در نتیجه اراضی از قید قروض بانک ها نجات میدهد و ما باید از این اصلاحات جلوگیری کنیم. به وسیله صنعت از زمین ، سرمایه در آوریم و با این سرمایه سفته بازی می کنیم تا ثروت تمام دنیا را تصاحب کنیم و در این موقع همه برای اینکه حق حیات داشته باشند در مقابل ما سر تعظیم فرود خواهند آورد. برای از بین بردن صنعت مسیحیان،اصول سفته بازی را توسعه می دهیم،تجمل پرستی را شایع می کنیم ،حس تجمل پرستی که همه چیز را می بلعد بهترین وسیله برای پیشرفت کار ماست.
ما حقوق را بالا می بریم (افزایش حقوق بی ثمر) زیرا به همان نسبت قیمت لوازم اولیه مورد احتیاج مردم را هم بالا می بریم . سعی می کنیم به کشاورزی و زراعت رغبت نشود و در نتیجه قیمت ها بالا رود. مخصوصاً توجه داریم که منابع مولده ، محصول کمتری بدهد و برای این کار کارگران را به هرج و مرج تشویق می کنیم و با مشروبات مغز آنها را تحریک نموده و… برای اینکه حقیقت مطلب آشکار نگردد ، ما نقشه های خود را در زیر ماسک خدمت به کارگر و اصول اقتصادی ، علمی می کنیم؛ اصول اقتصادی که امروز در تمام دنیا مشغول تعلیم آن هستیم.
فصل هفتم
در هرکشوری ، باید چند میلیونر باشند که کاملاً فدایی ما باشند و علاوه بر آنها افرادی نیز در شهربانی و ارتش…در هر موقعی که ما به مخالفتی برخورد می کنیم باید دارای این استعداد باشیم که بتوانیم جنگ را بین کشوری که با ما قصد مخالفت داشته و کشور های همجوار آن ایجاد کنیم و اگر این کشور های همجوار هم با کشور مخالف ما هم عقیده باشند باید بتوانیم جنگ عمومی را ایجاد کنیم…صرف نظر از چند مورد استثنایی ، تقریباً در همه جا مطبوعات در اختیار ماست؛…
فصل هشتم
ما حکومت خودمان را با یک عده علمای اقتصادی احاطه می کنیم و برای همین است که بایستی در حکومت ما به تعلیم علم اقتصاد اهمیت بیشتری داده شود و بطور خلاصه یک عده بانکدار و صنعتگر و سرمایه دار و مخصوصاً میلیونر در دستگاه ما خواهند بود…
فصل نهم
… چون توده ملت به چند دسته تقسیم شده ، برای تسکین خاطر آنها با یک به یک و جداگانه اقدام کرد.حلال این مشکلات پول است و پول فقط در دست ماست. ما طبقه روشنفکر را از توده ملت می ترسانیم و برای مبارزه با اتحاد طبقه روشنفکر قیام می کنیم . بین این دو طبقه ما دیواری بنا کرده ایم و در واقع ترور متقابل ایجاد نموده ایم…ما نسل جوان را با اصول تربیتی که بر اساس فرضیه های غلط استوار نموده ایم فاسد می کنیم…
فصل دهم
بایستی در تمام کشور ها دائماً روابط ملت و حکومت را مغشوش نمود بطوریکه تمام مردم از نفاق و عدم هم آهنگی و کینه و قحطی و شیوع امراض و فقر و بدبختی خسته شوند و چاره ای جز تسلیم به دستگاه حکومت وسیع و عالمگیر ما نداشته باشند. بدیهی است اگر ما به ملت ها فرصت نفس کشیدن بدهیم ، شاید چنین زمان مساعد و مناسبی فرا نرسد.
فصل یازدهم
… خداوند به ما ملت منتخب ، قوه ایجاد نفاق اعطاء نموده و با وجود ضعفی که در نژاد ما وجود دارد ، نیروی مرموزی بودیعت نهاده و در نتیجه امروز ما را در آستانه حکومت جهانی قرار داده و برای ایجاد ساختمان عظیم حکومت آینده خودمان، بر روی پایه های استواری که تاکنون بنا کرده ایم راه کوتاهی باقی است.
فصل دوازدهم
هیچ چیزی در اجتماع بدون نظارت ما اجرا نمیشود و این موضوع از اخباری که بوسیله عمال ما از نقاط مختلف دنیا به ما میرسد واضح و آشکار است و این عمال به منزله آژانس های ما خواهند بود. حالا ما افکار تمام اجتماعات مسیحیان را طوری قبضه کرده ایم که تمام اتفاقات دنیا را با عینکی که ما بچشم آنها گذارده ایم مینگرند؛ … آنچه که خود ما منتشر می کنیم و طبق مصالح ماست به قیمت ارزان منتشر می کنیم که همه بتوانند بخرند و بخوانند … فعلاً در روزنامه نگاری فرانسه آثار فراماسونری مشهود است و تمام مطبوعات با رشته اسرار حرفه ای به هم مربوطند و هیچ یک از اعضاء این سلسله اصلاعاتی بخرج نمی دهند مگر اینکه دستوری دریافت دارند…
فصل سیزدهم
برای اینکه توجه اشخاص پرشور را از مسائل سیاسی منحرف سازیم مسائل جدیدی را مطرح می کنیم و اغلب این مسائل از نوع صنعتی خواهد بود و ترتیبی خواهیم داد که شور و انرژی آنها در این را ه صرف شود… و برای اینکه افکار آنها متوجه نکات دیگر نشود آنها را به تفریح و بازی و مشغولیات و لهو و لعب و طرح مسابقه های صنعتی و ورزش مشغول خواهیم کرد و در نتیجه این کار ها مردم از توجه به افکاری که ما باید با آنها مبارزه کنیم ، منحرف خواهیم کرد … ترقی و پیشرفت ، فکر غلطی است که برای تیره کردن حقیقت استعمال میشود تا کسی آن را نیابد ؛ به استثنای ما که ملت منتخب آفریدگار هستیم…
فصل چهاردهم
به قدری مردم را از اوضاع متنفر می کنیم که استراحت خود را در بندگی ما دانسته و غلامی ما را بر آزادی… ترجیح دهند… در ممالکی که مترقی نامیده شده اند، ما ادبیات جنون آمیز و کثیفی ایجاد کرده و دانشمندان ما که برای تعلیم و هدایت مسیحیان تربیت شده اند خطابه هایی تنظیم خواهند کرد و نقشه هایی خواهند کشید و جزوه ها ومقالاتی منتشر خواهند کرد که عامل موثر ما در افکار مسیحیان بوده و به وسیله این نشریات مسیحیان را به افکاری که از طرف ما تحمیل میشود آشنا و سازگار خواهیم کرد.۱
فصل پانزدهم
برای نیل به مقصود ، تشکیلات فراماسونی خود را توسعه داده و ما در همه جا عمال مبتکری را بکار میگماریم و دفتر کار این عمال مهمترین و مؤثرترین دستگاه نفوذ ما خواهد بود و تمام این دفاتر کار زیر نظر اداره ای که از دانشمندان و زعمای ما تشکیل شده اداره خواهد شد.هر دفتری در این اداره نماینده ای خواهد داشت و برنامه هر دفتر بوسیله او در اداره مرکزی تنظیم میشود…بدیهی است که هیچ کس جز ما در تعقیب کار های فراماسونری نیست و ما هستیم که هدف نهایی خود را میدانیم…
کسی که می خواهد مقامش همیشه محفوظ باشد باید کورکورانه اطاعت کند…
فصل شانزدهم
برای اینکه معنویات را به کلی از بین ببریم ، دانشگاه ها را از تشکیلات حذف می کنیم چون دانشگاه اساس و پایه معنویات هر ملت است…از دانشگاه ها نباید اشخاصی خارج شوند که درصدد طرح های اساسی و سیاسی برآیند…ما باید تمام عواملی را که برای تضعیف ارکان فرهنگ و نظم اجتماعی آنها مؤثر بود تقویت نماییم ولی از دستور تعلیم و تربیت تمام نکات و موادی را که ممکن است در جوانان افکار آشوب طلبانه تولید کند حذف می کنیم تا طبقه جوانان یک عده مطیع فرمانبرداری باشند که تکیه گاه و امید آنها دستگاه حکومت ما باشد که آرامش و راحتی آنها را تامین می نماید.ما به جای این دروس کلاسیک و مطالعه تاریخ گذشته که به منزله سر مشق نامتناسبی می باشد مطالعه آینده را به جریان می گذاریم و از دستور تدریس تمام مدارس تمام موادی که مربوط به تاریخ گذشته است به استثنای موادی که مربوط به اشتباهات مسیحیان می باشد حذف می نمائیم…
فصل هفدهم
در مکتب ما افراد خونسرد و بی رحم و بی پرنسیپ تربیت خواهند شد که هیچوقت توجهی به اشخاص نداشته و فقط از نظر اجرای خشک قوانین عمل می کنند و فقط به فکر دفاع از ما بوده و به هیچ وجه نفع اجتماع را در نظر نمی گیرند…
فصل بیستم
قرضه به معنی انتشار اسکناس با پشتوانه پولی است که قرض شده. اگر قرض با ربح ۵% باشد در مدت ۲۰ سال بدون هیچ نفعی معادل مبلغ قرضه و در مدت ۴۰ سال دو برابر در ۶۰ سال سه برابر قرضه پرداخت میشود بدون اینکه اصل قرض هنوز پرداخت شده باشد و به این ترتیب دستگاه حکومت پول ملت فقیر را بمصرف مصالح و منافع خود میرساند تا موقعی که صحبت از قرضه داخلی است فقط پول را از جیب فقرا به جیب اغنیا می ریزند. ولی موقعی که صحبت از قرضه خارجی است تمام تمول و سرمایه حکومت ها به صندوق ما سرازیر میشود و تمام دولت ها به ما باج خواهند داد…چقدر کوتاهی فکر مغز های حیوانی آشکار است که باید پول را با منفعت از ما قرض کنند و اصل را با فرع بپردازند تا از دست ما خلاص شوند… این دلیل تفوق فکری ماست که طوری جلوه داده ایم که دیگران نفع خود را در این یافته اند که از ما قرض کنند
فصل بیست و دوم
قویترین نیروهای جدید که طلا نام دارد در دست ماست و میتوانیم در ظرف دو روز ، مقدار لازم از این نیرو را و به هر اندازه که بخواهیم از انبارهای خود بیرون بیاوریم…ما میتوانیم ثابت کنیم که منجیان عالم هستیم و ما هستیم که نعمت حقیقی یعنی آزادی فردی را ایجاد کرده ایم. به طوری که فرد می تواند از نعمت آرامش و صلح و روابط اجتماعی بهره مند و برخوردار گردد بشرط اینکه نسبت به ما و قوانین ما مطیع باشد
فصل بیست و سوم
این قوای مرموز فعلا همه جا فاتح هستند غارت می کنند همه نوع خشونت و آزار را به نام آزادی و حق مرتکب می شوند و تمام نظم اجتماع را از بین میبرند برای اینکه بر روی خرابه های آن تخت سلطنت پادشاه اسرائیل برقرار شود
…
مطالعه و دقت در مندرجات این کتاب که مختصری از آن نقل گردید و انطباق آن با وقایعی که در یک قرن اخیر در جهان رخ داده است به شکل وحشتناکی پرده از توطئه ای بسیار خطرناک و اساسی و عمیق بر می دارد که هر قدر درباره آن گفته و نوشته و فکر شود باز هم کم است.
تقریبا در اغلب کتاب های تحقیقی هم که درباره صهیونیسم نوشته شده اشارات کم و بیش مفصل به این سند شده است اما متاسفانه می بینیم که از یک سو ، تفکر و تصور عمومی اجتماعات درباره صهیونیسم و از سوی دیگر وسائل ارتباط جمعی هم آنچنانکه باید و شاید به اهمیت قضیه انگار پی نبرده و توجه کافی به ضرورت طرح و بیان این مطلب ننموده اند.
آیا می توان نادیده گرفت که دست مرموز و پنهان صهیونیسم تا کجاها در هدایت جریان فکری جامعه نفوذ دارد؟ و آیا موقع آن نرسیده است که با این خطر بالقوه و بالفعل ، این خطر حال و آینده برای ایران و جهان و برای اسلام و دیگران توجه نمود؟
…
پی نوشت :
۱ – وای به حال ملل شرق که نیم خورده های فکری مسیحیان غربی را به عنوان تمدن و علم و فلسفه و … مورد تجلیل و تبعیت قرار می دهند
منبع » vs-666.com
تهیه و گردآوری » ظهور۱۲
اين مطلب را به اشتراك بگذاريد :
نظرات شما عزیزان: